بحران در تولید علم
پائیز علم 91
نگرشی دگر در آینده بینی
در این پست آینده را با دیدگاه دیگری بررسی می کنم، بدین منظور به نیم قرن گذشته باز می گردم، تا بتوان این نگرش را بخوبی درک کرد، البته بدین منظور مطالعه تولد در تاریخ را پیشنهاد می کنم. از نیمه دوم قرن 20 جهان به مرور از دست اندیشمندان و زحمت کشان خارج گردید و کم کم و بخش به بخش در دست سرمایه داران و گانگسترها و مافیای آنها قرار گرفت. قبل از این تاریخ و در قرون 18 و 19 اندیشمندان و دانشمندان جایگاه ویژه ای در دولت ها و کشورها داشتند، هر روزه اختراعات و اکتشافات در تمدن، دگرگونی موثر، تازه و آینده ای نوید بخشی را برای بشر خبر می داد. نگرشها و کار های خوبی برای بهبود اوضاع بشر انجام می گرفت، اما در هر صورت اتفاقات ناگوار مانند جنگها و کشتار های بزرگ بود.
امروزه بعد از رقابت جنگ سرد و یکه تاز شدن امپریالیسم سرمایه داری غرب، جهان در شکل دیگری از تمدن قرار گرفته که می توان آنرا امپریالیسم نو و سرمایه داری بی هویت گفت، در این حالت هیچ حکومتی برای اندیشمند و دانشمند و مجموعه زحمت کشان ارزش خاصی قائل نیست، سطح علم پایین آمده و دانشگاه ها مرکز درآمد زایی سرمایه داران تبدیل شده اند، کلاً کالاها و خدمات در تمام جهان فقط برای افزایش سرمایه و سرمایه داری و حفظ سیستم های گانگستر های مافیایی است، که خود را جمهوری می خوانند. خبری از اکتشاف و اختراع نیست و تمام خبرها و اتفاقات مربوط به این گانگستر های نوچه سرمایه است، که هر جا را می خواهند بمب می گذارند لشکر می کشند ویران می کنند، اصلاً منطق و دلیل ندارند و نمی خواهند چون چیزی نمی دانند. با تشویق مصرف گرایی و کار های غیر ضروری کره خاکی را دارند به نابودی می کشانند، برداشت بی رویه از ذخایر زمین و آلودگی آب و هوا و خاک بسرعت ادامه دارد. آنها درکی ندارند که طبیعت بسیار قوی تر از آنهاست و از فرمول های علمی تشکیل شده، و به راحتی با هر برداشتی و ترکیب عکس العمل نشان می دهد و همه را به نابودی می کشاند. می بایست با بالا بردن آگاهی های خود و نگرش آینده بینی این وضع را شناخت، که شاید بتوان خود یا گیتی را نجات داد. البته این در صورتی است، که آن مکتب استثمار و استهلاک دشمنان طبیعت و آدم بخاطر منافع خودشان اکثریت رسانه ها را در اختیار دارند، کمپینگ های انتخاباتی راه می اندازند، گانگستر هایی به شکل رئیس جمهور و نخست وزیر انتخاب می کنند، و به مشکلات مالی و اقتصادی در سراسر جهان دست می زنند، تا از آب گل آلود بیشتر و بیشتر ماهی بگیرند و سود ببرند. در ادامه وضع مجبور شده اند دولت های حجیم با نیرو های نظامی وسیع و مخارج سرسام آور داشته باشند، و از این راه هم منافع ببرند.
برای درک ریشه های روابط اجتماعی درباره آینده جهان و نظام جهانی باید ساختار مرکز – پیرامون، را دانست، منظور از مرکز کشور های توسعه یافته متروپل جهان اول که همان کشور های شمال هستند و منظور از پیرامون کشور های توسعه نیافته حاشیه ای جهان سوم یا کشور های جنوب می باشد. به خاطر تشدید جهانی شدن سرمایه از دهه آخر قرن 20 موضع و عملکرد سلطه گرانه یا هژمونیک مرکز اساس قرار گرفت، بدین منظور مطالعه نحوه انباشت سرمایه برای کسب سود مهمترین مشغله و اصلی ترین هدف محققان نظام جهانی شده است. امروز انباشت سرمایه عامل اصلی بحران ساختاری عمیق سرمایه داری محسوب می شود، و مهمترین عامل سازنده قدرت ها و تمدن های صنعتی و تکنولوژیکی کشور های مسلط مرکز در نظام جهانی گردیده است. فرایند انباشت سرمایه موتور محرک تاریخ نظام جهانی سرمایه و عمده ترین علت گسترش و جهانی گرائی حرکت سرمایه در نظام جهانی است. بسیاری از نظریه پردازان منطق حرکت سرمایه و یا انباشت آنرا مهمترین نیرو و عامل تاریخ ساز و شکل دهنده به نظام جهانی می دانند. تقسیم جهان ما به دو بخش نا برابر مرکز های مسلط و پیرامونی های در بند منبعث از منطق حرکت ویرانساز سرمایه در جهت کسب ابر سود در تاریخ سرمایه داری بوده است.
شکل گیری و قدرت گرفتن مرکز های بر پایه غارت و استثمار منابع طبیعی و انسانی بخش های دیگر جهان است، عقب ماندگی و حاشیه ای شدن کشور های پیرامونی جهان سوم، رابطه دیالتیکی و ارگانیک تاریخی با توسعه یافتگی و پیشرفت کشورهای مسلط مرکز داشته است، برای آگاهی به ساختارهای تاریخ اجتماع مراجعه شود. بطور کلی در قرن 21 نظام جهانی سرمایه داری است، و چون حرکت و گسترش سرمایه یا گلوبولیزاسیون در ماهیت و منطق سرمایه داری است، در نتیجه جهانی گرائی سرمایه با درجه شکاف اندازی یا پولاریزاسیون در سطح جهانی رابطه مستقیم پیدا می کند. با فرضیه آینده بینی، جهانی شدن بیشتر سرمایه منجر به ایجاد فاصله زیاد بین فقر و ثروت در سطح جهانی بین کشورها و مناطق حاشیه ای و نیمه حاشیه ای جنوبی جهان سوم، و کشور های شمالی توسعه یافته مرکز می گردد. جهانی شدن سرمای منجر به پولاریزاسیون بیشتر بین کشور ها و نیز در بین طبقات فرودست و فرادست درون تمام کشورها و جوامع می گردد. این رابطه تاریخی ارگانیک بین پروسه های جهانی، برانگیخته از ماهیت رابطه دیالکتیکی انباشت در جهت کسب سود بیشتر از سوی انحصارهای مالی می باشد. در نهایت باعث افزایش فقر روز افزون اقشار مختلف مردم و فرودستان می گردد، که قربانیان در این شکل نظام جهانی می باشند. در واقع توسعه یافتگی مرکز های مسلط و توسعه نیافتگی پیرامونی های دربند، دو طرف یک فرمول و لازم و ملزوم و مکمل یک دیگر هستند. هیچ زمانی در پانصد ساله گذشته تاریخ استعمار و امپریالیسم به اندازه زمان حال شرایط عینی اجتماعی بویژه معیشتی توده های مردم در تمام کشور ها همسان و مثل هم نبوده اند.
آینده ای که پیش رو داریم دفاع از انسان و زمین و طبیعت توسط اندیشمندان و زحمت کشان است، که می بایست ابتدا با افشا گری و سپس با نابود کردن این دشمن جهان خوار، جهان را نجات دهند. شاید در مجلات علمی و تاریخی خوانده اید که سی چهل سال پیش شایستگان برنامه ها و کار های مفیدی داشتند، امروزه شایستگان به حاشیه رانده، کنار زده و یا فراموش شده اند. بنابر این در چنین حالتی دگرگونی در جهت خدمت دور از انتظار است، البته این وضع نمی تواند ادامه داشته باشد و در نهایت به بن بست می رسد. طبقه بندی های اجتماعی دوران های تاریخی، این بار به صورت مقدار داشتن سرمایه باز گشته، یعنی عقب گرد تمدنی به دوران جاهلیت. ملل قاره کهن و مردم ایران بزرگ پایه گذار اندیشه های نوین و نجات بخش بشری بوده اند که در تاریخ اندیشه نوشته ام، ولی امروز بنظر می رسد قدرت انهدام اندیشه های آبادگر در جهان خیلی زیاد است.
در یک فرضیه آینده بینی، این وضع تا دهه دوم و سوم قرن 21 ادامه می یابد، در این میان نکاتی را باید در نظر داشت، با داشتن پول و نیز امکانات نوین تکنیکی و پزشکی، باعث بالا رفتن سن و سال گروه های حاکم سرمایه داری گردیده. در این صورت امکان تغییر و ریسک در گردش های نوین سرمایه داری توسط آنها از بین رفته و دور بدست کارگزاران این جماعت برای پیشبرد اهداف شان افتاده که تضاد بزرگی ایجاد کرده است. دو گروه در جامعه هستند، عده ای برای آینده شخصی خود علاقه دارند به جناح های سرمایه داری و مافیایی وابسته و نمایند آنها باشند که کم هستند، و نیز توده عظیمی از مردم در جایگاه طبیعی و عمومی انسان یعنی زحمتکشان همراه اندیشمند قرار می گیرند. البته گروه کم ارزش یاور مافیا ممکن است موفقیتی مادی خوب یا نسبی داشته باشند، اما در مقابل خود دشمنی طبیعت را دارند، که بسیار قدرتمند است و به اشکال غیر قابل باوری فرد را نابود ذهنی و یا جسمی می کند. توده عظیم مردم که در مرام عمومی بشریت هستند، ممکن است سختی ره معنوی و مادی را داشته باشند، اما دشمنی قدرتمند آفرینش و طبیعت را ندارند.
سی، چهل سال پیش دلال های سرپایی در هیچ جای جهان وجود نداشتند، ولی امروزه سر هر چهار راه و در محل های خرید و فروش فراوان ایستاده اند، آیا می توانید آینده این موضوع را پیش بینی کنید؟
بحران در تولید علم
با جهان بینی محدود دیدگاه نیز محدود می ماند و روشها و راه حلها هم محدود می شود، از ابتدای قرن 21 شرکت ها و کارخانه های بزرگ، یا با یکدیگر متحد یا تجزیه می شوند تا باقی بمانند. تولیدات خود را تغییرات جزئی می دهند، و با تبلیغات می خواهند وانمود کنند کالا یشان خیلی تکنولوژی دارد، اما فقط تغییرات سطحی بدون علم و دانش جدید است. بدین جهت است که مشکلات آن شرکت های سرمایه داری همچنان باقی می ماند، بدون اینکه توجه داشته باشند چیز جدیدی ارایه نداده اند. این در صورتی است که جهان بشدت نیازمند دانش های جدید برای حفظ بقا و ادامه درست مسیر تمدن است، ولی بر عکس مرتب در همه جا اندیشه جنگ ویرانی و پس ماندگی است. تمام اقدامات و کار های جهان امروز در چهار چوب مدیریت مصرف و خرج است، بطور کلی ذره ای از مدیریت کلان نو آور و تولید نوین، و آینده نگری وجود ندارد. بجای اینکه هر روزه و مرتب به علم و دانش جدید فکر کنند، آنرا به احتکار در می آورند و باعث می شوند قدرت تولید و نو آوری واقعی کم شود بدین ترتیب جهان به استثمار و استهزا کشیده شده است.
در طول تاریخ شاهان و رهبران و نمایندگان هر کشوری، در واقع نماینده طبقه خود در مرجع ساختار تاریخی اجتماع بودند، و طرز فکر و جهان بینی در سطح ذهن خودشان را به حکومت و کشور منتقل می کردند. باید توجه داشت جهان بینی افراد در خانواده و اجتماع محلی که در آن دوران نو جوانی و جوانی خود را گذرانده اند شکل می گیرد. جهان بینی تعدادی از افراد اجازه رشد فکری و داشتن دیدگاه های نوین را به آنها نمی دهد، هر چند تا میان سالی مطالعات و پیگیری های مختلف در سطوح و اشکال اجتماعی داشته باشند، ولی در بسیاری باز هم جهان بینی آنها در همان اندازه ای که در خانواده شکل گرفته است باقی می ماند. یکی از مهمترین کوته بینی ها ندانستن ارزش دانش است، حتی امروزه بجای تبادل علم به خرید و فروش آن روی آورده، و شرکت ها و دانشگاه ها دانش را از یکدیگر پنهان می کنند، و به خرید و فروش آن می پردازند. در واقع این کار عدم رشد و شکوفایی علم و کاهش توانایی دانشگاه ها و پولی شدن همه مراحل تمدنی است، که آینده نگران کننده ای دارد.
بنا بر این باید برای ایجاد دیدگاه های اصولی، عمیق، علمی، واقعی و خارج از چهار چوب تاریخ اجتماعی سرزمین و خانوادگی، قوانین نوین بر اساس دانایی قرن 21 توسط اندیشمندان تعریف شود. منجمله برای سازمان و فدرالیسم علمی، دمکراسی درسی، تغیرات اساسی یا کودتا در آموزش، تاکتیک های بهره وری و تکنیک فکر و غیره تعریف های نوین صورت گیرد. در گذشته تصور آینده ای متفاوت غیر ممکن بود، ولی امروزه به راحتی می دانیم آینده ای دگرگون خواهیم داشت، که تغییرات ناپیوسته چاشنی آن است، شاید بعضی بگویند که در قرن سنت گریزی چیز دیگری خواندیم در آنجا نوشته شده بود، آینده تکنیکی در پیش است و باید آنرا درک کرد و به آن رسید و هماهنگ بود و این قبیل. در واقع این مقاله ادامه همان اندیشه است، و با آن تفاوتی در محتوا ندارد دقت خوانندگان آینده نگر و نو اندیش و پرسش و پاسخ آنها روشنگری بیشتری در پی خواهد داشت. آینده ای که پیش رو داریم بویژه حداقل در دو دهه آینده مبارزه با بحران تولید علم و راه کارهایی برای حرکت دادن بشریت و یا حداقل جامعه ای که در آن زندگی و کار می کنیم به جهت تولید دانش است، باید توجه داشت تولید دانش واقعی ابتکار در فن آوری ها و علوم قرن 20 نمی باشد.
آیا قانون کپی رایت باید زمان داشته باشد؟ مثلاً اگر هفتاد هزار سال پیش قبیله ای گره زدن را یا می گرفت می توانست آنرا ده هزار سال نزد خود محفوظ دارد، در هفتصد سال پیش چینی ها باروت را دویست سال محفوظ داشتند، اوایل قرن بیستم این کپی رایت بدون قانون به چند سال رسید، و اینک باید چند ماه یا چند روز باشد؟
الکی بودن و توهم اخلاص
شخصی در نظرها نوشته بود:
سلام، استاد بزرگوار علامه جعفری، سخنی دارن که زیباست میفرماین-بگذارانسان درگمنامی بماندچراکه گمنامی هیچ گاه ازارزش انسان نمیکاهد مهم آن است که انسان عملی که انجام میدهد توام بااخلاص باشد.
اخلاص و خلوص چیست؟ چه کسی یا ارگانی باید خلوص را تعیین کند؟ آیا هر شخص می توانم ادعا کند اخلاص دارد؟ و پرسش های بیشمار دیگر.
بسیاری از اشخاص در اندیشه ها و مرام های مختلف در فکر خودشان می پندارند، دارند با خلوص کار می کنند، و تمامی طرح ها و اندیشه های دیگری را رد می کنند. گاهی این افراد اخلاصی کارشان به انفجار های انتحاری و کشتن افراد بیشماری می انجامد، و گاهی در یک وبلاگ خود نمایی می کنند. اما آیا این خلوص ها درست و صحیح، و یا اشتباه محض است، آیا معنی اخلاص در عدم ارایه دقیق کار و برنامه و هماهنگی با دیگر فصل گذاران است. در گذشته های دور از نظر فرهنگی، مردم گرد یک اندیشه هزاران سال می ماندند، در قرون جدید به چند قرن رسید، و در قرن 20 به ده ها سال. اینک در قرن 21 اشخاص در زمان های بسیار کوتاهی دور اندیشه ای می مانند، و خیلی سریع مدت اعتبار آن طرح و اندیشه تمام می شود، و سوخته به حساب می آید. همچنین به راحتی هر فرد می تواند اندیشه پردازی نماید و صاحب تفکر ویژه باشد، و در این بین ساده گان از هر گروه نظری و عملی در بالا دست و یا پائین، می پندارند خالصانه کار کرده و بوده اند. از دیدگاه تمدنی در گذشته های دور، مردم در دوران قبیله های اولیه ده ها هزار ماندند، چند هزار سال پیش هزاران سال در دوران قبیله های دینی سیر کردند. بعدها چندین قرن در دوره فئودالی و سپس دو سه قرن در دوران مختلف بورژوازی زندگی کردند، به ساختارهای تاریخی اجتماع مراجعه شود. ولی اینک در قرن 21 گذر های تمدنی و اجتماعی خیلی سریع پدید می آید، می بایست در تحلیل ها این گذر تمدنی بخوبی بررسی شود.
در هریک از موارد ذکر شده از فرهنگ و تمدن بشری، خواسته و دانسته ها متفاوت بوده و تکامل اجتماعی و اقتصادی، سیاسی و تخصصی به همان نسبت زمانی رشد داشته است. آنچه که امروز بر بشریت حاکم می باشد، حکمت جدید یا دانایی قرن 21 است، که وضعی کاملاً متفاوت با گذشته دارد، ممکن است درک آن اندکی مشکل و با گسستگی فکری باشد. یکی از تفاوت های این قرن گسترش روز افزون دانش و بالا رفتن سریع فن آوری و تکنولوژی است، که جهان را مجبور به گرد آوری و پیکر بندی های جدیدی به نام سازمان های نوین، حزب و تشکیلات و فدرالیسم و جرگه ها، انجیوها و فرهنگستان ها، در موضوعات مختلف کرده است. که در آنها جمعی متخصص گرد آمده، و به تبادل عقیده و نظر می پردازند، و در نتیجه به انتشاری اصولی و قانونی و تأیید موقت موضوعات خوهند پرداخت.
برای بهره بردن و استفاده عموم بطور دقیق و واقعی از اندیشه، اشخاص صاحب سبک و کار، می بایست سابقه روشن و واضحی داشته باشند، و یا در واقع رزومه شفاف از خود ارایه داده، تا مورد توجه واقع گردند، و امکان حضور در اجتماع را داشته باشند. افرادی که نا مشخص و به صورت مخفیانه اقدام به کاری و فکری می کنند، همانند نوعی تروریست می باشند، و یا می ترسند که خیط و خاطی شوند. اشخاصی که می پندارند خلوص دارند، ولی در تاریکی به سر می برند، با مطالعه و پیگیری وبلاگ انوش راوید می توانند به واقعیتها دست یابند، و شجاعت پیدا کنند تا خود را از سیاهی و توهم نجات دهند. من خود شخصاً وب های افراد بی هویت را مشکوک و فاقد ارزش علمی تلقی می کنم، و فقط مقالات افرادی که دارای رزومه روشن شخصی و تخصصی در تاریخ و تاریخ اجتماعی می باشند، مطالعه می کنم. لازم به ذکر است آن گمنامی که استاد علامه جعفری ذکر می کند، نه به قصد و عمد بوده، بلکه به افرادی گفته که در زمان خودشان امکان شناساندن خود را نداشتند، بسیاری از نقاشان دوران رنسانس اروپا این سرنوشت را داشتند.
یمایا مادر موجودات
یمایا Yemaya از الهه گان افریقای غربی است، که اغلب بصورت ماهی نشان داده می شود. او با ماه و اقیانوس مرتبط است، و همچنین الهه سال نو می باشد. او روح طبیعی است، و اصولاٌ بشکل زنی زیبا نمایانده می شود، یا اینکه در میان آبها ایستاده است. او زن خدایی مهربان است، که اغلبِ زنان جهت بارداری به درگاه او نیاز می برند. یمایا دارای لقب های فراوانی است: مادر اقیانوس، مادر رویاها و اسرار، بانوی سحر، در برزیل او به ستاره دریا معروف است، همچنین در آن کشور Candomblé هم گفته می شود. در هائیتی به او Agwe می گویند، نام او مختصر شده ، Yeyé Omo Eja مادری که فرزندانش ماهی هستند، در زبان Yoruba است. در آفریقا به Mama Watta بمعنی مادر آبها معروف است، یکی از القاب دیگر او حاکم رودخانه اُگان presided over the Ogun River است. خاستگاه این الهه از قوم orisha نیجریه می باشد، که در آنجا به الهه رودخانه مشهور بود، او را با لا سیرن La Sirene یکی دانسته اند. یمایا را خالق خورشید، ماه و دیگر ستارگان می شمارند، او خود اُریشا orisha و همچنین مادر تمامی اریشاها می باشد. در آیین مردم Yoruba اریشاها گروهی از فرشتگان یا ارواح فوق طبیعی هستند، که از سوی خدای مقتدرشان اُلودومار Olodumare بر طبیعت و سرنوشت انسانها سرپرستی می کنند.

عکس یمایا مادر موجودات، عکس شماره 4025 .
* عکس صفحه اول این پست، کابین هدایت پهباد در زمین، مشروح در جنگ افزار های آینده.
كليك كنيد: تاریخ و فرهنگ یادگیری
كليك كنيد: اندیشمندان و شاعران ایران
كليك كنيد: پوچی گرایی و دروغ گویی عمومی
توجه: اگر وبلاگ به هر علت و اتفاق، مسدود، حذف یا از دسترس خارج شد، در جستجوها بنویسید: وبلاگ انوش راوید، یا، فهرست مقالات انوش راوید، سپس صفحه اول و یا جدید ترین لیست وبلاگ و عکسها و مطالب را بیابید. از نظرات شما عزیزان جهت پیشبرد اهداف ملی ایرانی در وبلاگم بهره می برم، همچنین کپی برداری از مقالات و استفاده از آنها با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع، آزاد و باعث خوشحالی من است.
حمله اسکندر مقدونی به ایران بزرگترین دروغ تاریخ، حمله چنگیز مغول به ایران سومین دروغ بزرگ تاریخ، و مقالات مهم مانند، سنت گریزی و دانایی قرن 21، و دروغ های تاریخ عرب، تاریخ مغول، تاریخ تاتار، و گفتمان تاریخ، و جدید ترین بررسی های تاریخی در وبلاگ:
جنبش برداشت دروغها از تاریخ ایران http://ravid.ir